سلام به همه
دوستان عزیزو با تجربه به کمکتون احتیاج دارم
من یه هفته دیگه میشه 20 سالم،،،18 ساله بودم که بعد یک ماه صیغه،عقد کردم.طریقه آشنایی هم خانواده ها بودن که همو میشناختن و من قبل صیغه اون آقا رو یکبارم ندیده بودم
خلاصه عقد کردم و به هزار و یک دلیل بعد 6ماه تحمل کردن کارمون به دادگاه و مهریه و نفقه کشید دلیل اصلی جداشدنمونم تهمتایی بود که خودش و خانوادش به من میزدن و آبرومو بردن نخام سرتونو درد بیارم خیلــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــی اذیتم کردن هم خودمو هم خانوادمو
الان یک سال و یک ماهو 16 روزه که من از نامزدم خبر ندارم و قهریم و توی این مدت حتی یکبارهم خود نامزدم یا خانوادش نیومدن بپرسن چرا باهم قهرید ؟چی شده؟یه طرفه حرفای پسرشونو قبول کردن و بریدن و دوختن ومن در این مدت همش دنبال کارای دادگاهی مهریه بودم
حالا چند نفر از"فامیلای"اونا اومدن با داداشم و داییم و... حرف زدن که بیاید توافقی جداشیم(بازم خودشون نیومدن)
داداشم و داییم و بابام هم راضین و میگن:اونا اشتباه کردن و یه طرفه قضاوت کردن و مارو در نظر نگرفتن اگه ماهم مثل اونا رفتار کنیم دیگه با اونا فرقی نداریم.بعضی وقتا گذشت کردن لازمه.تو دانشگاه میری و ذهنت درگیر این مثائله همش.اونا هم فهمیدن اشتباه کردن و موندن توش.همین که دانشگاه قبول شدی تو این بل بشو خودش یه انتقامه از اونا و باعث تغیر ذهنیت بقیه شده
ولی من و مامان و آجیم با توافقی جدا شدن موافق نیستیم،من میگم:یه ساله دارم بدو بدو میکنم بعد الان که میخاد تازه به ثمر بشینه بیام توافقی جداشم،تازه اون روزای اول اون همه ما رفتیم باهاشون حرف زدیم که دست بردارن از این تهمتاشون کلی خودمونو براشون ثابت کردیم اما یه گوششون شده بود در یکیش دروازه اما الان ما دلمون براشون بسوزه؟!
اون موقع ما برای زندگی تلاش میکردیم و اونا عین خیالشون نبود اما الان اونا برای پول تلاش میکنن ما دلمون بسوزه؟!
درضمن منکه نمیخام دوباره ازدواج کنم که برای جدا شدن عجله داشته باشم...
حالا نمیدونم بنظرتون با این حرفا توافقی جداشم یا نه؟؟؟؟
خواهش میکنم راهنماییم کنید نمیدونم چه کاری درسته